من و واگویه هایم

امروز بعداز مدتها، سراغ آرشیو لپ تاپم رفتم و مرور کردم هرانچه این سالها فرصت نکرده بودم سروسامانش دهم
جالب بود، به نوعی مرور خاطرات شد
گاه خنده بود و گاه بغض....
در نهایت اما، یک آرشیو تکانی اساسی کردم و
هر آنچه مرا به بغض انداخت حذف کردم
امیدوارم خیلی زود از ذهنم نیز حذف شوند.... گاهی نگه داشتن بعضی خاطرات، به انبار کردن ضایعات می‌ماند که بعد از مدتی حتی کنترل و نظافتش از دست صاحب انبار خارج میشود، باید دور انداخت تا جا برای اندوخته‌های جدید، تجربه‌های بهتر و خوش آیند تر در ذهن و قلبمان باز شود.