من و واگویه هایم

تا که چشمم، به تو افتاد ببین
دلم از تاب و تب افتاد ببین
همه دنیام شده چشمان تو و
دیگران از نظر افتاد ببین
گرچه راهم به رهت نیست ولی
گذرم سوی خرابات تو افتاد ببین
عاشق زار ندیدی تو به دنیای خودت
عاشق زار به پای دلت افتاد ببین
گریه بر حال من زار خطا هست بدان
هر چه افتاد به دلخواه دل افتاد ببین.....